از این خونه که با دست خودم ساختم گریزونم
یه جایی اشتباه کردم کجارو نمیدونم
تموم نعره های من یه بغضی پشتشون حبسه
بیا عبرت بگیر از من که حالم واسه تو عادته
نفس که میکشم انگار هوا مه میشه تو سینم
به جز این دود وامونده دیگه چیزی نمیبینم
داره از دست من میره زنی که عاشقش بودم
میخوام مانع بشم اما سراپا گیر این دودم
میخوام بازم خودم باشم بسازم باز دنیامو
باید برگردم از این راه … رویامو
یهو دستی به سیگارم تموم حالمو باختم
بلندم کرد و با مهرش دوباره خونمو ساختم
حالا که خوبه این حالم چقدر مدیون اون هستم
همونی که نجاتم داد گذاشت دستاشو تو دستام
یهو دستی به سیگارم تموم حالمو باختم
بلندم کرد و با مهرش دوباره خونمو ساختم
حالا که خوبه این حالم چقدر مدیون اون هستم
همونی که نجاتم داد گذاشت دستاشو تو دستام