همه از غریبه خوردن ولی من از خودی
تویی که میخواستی هر زمان که هوس کنی
با تغییرا و تخریبات منو تو قفس کنی
پس اینکه من هستم تو ساختی نگو عوض شدی
نمیتونی بگی عوض شد نسبت به تو رفتارم
از دور برو اطرافیات بپرس در بارم
وقتی من پات وایستادم منم بدون حق دارم
ولی کسی پایه من واینستاد به جز شلوارم
من حلقه تو دستت خواستم از ته دلم
و تو میخواستی بزنی همون حلقه رو به گوشم
میخواستی برات لباس برده رو بپوشم
تو از اونا بودی که فقط میخوان قلبمو بدوشن
قصه از اونجا با مزه شد که از ما خسته شد
تا دلم وابسته شد درایی وا بسته شد
یادو خاطرهات کلمه های با ارزشو
کنار هم دیگه جمع کرد رو کاغذ نشوند
بگو بینم چرا نیستی کلافم هی چرا همه چی رو اعصابمه
بگو بینم بگو بینم بگو بینم ...
چجوری من کم بشه علاقم بهت چجور از فکرم درارمت
چجوری من چجوری من چجوری من ...
بگو بینم چرا نیستی کلافم هی چرا همه چی رو اعصابمه
بگو بینم بگو بینم بگو بینم ...
چجوری من کم بشه علاقم بهت چجور از فکرم درارمت
چجوری من چجوری من چجوری من ...
بد راه نده به دلت یکی حاضره همه چیشو بده بت
یکی حاضره هرکاری کنه نیاد خم به ابروت به دلت
اصن هرچه تو بخوای هرچی تو بگی میام دنبالت هر جا که بری
میشه هر وقت دلت که گرفت
در گوش خودم حرفتو بگی
تو فقط باید مال من باشی هر وقت نبودی یاد حال من پاشید
خودم کنارت میمونم هر وقت هر جا لازمم داشتی
هیچ حس بدی ندارم بهت هست همیشه حواسم بهت
واسه خودته که میگم دور شو از هر کی برات سمه