تو دلت دریاست که همرنگ چشماتِ
دلم یه صحراس کویر بغضامه الان کجایی
توی این بیابون که تهش سرابه
تو رو میبینم نگو اشتباهه بگو کجایی
هی تو که ادعات میشد
بیا تو حال خرابم یه انقلاب کن
مث همیشه مال تو نصف آبجوم
من یه عمرِ شبا خوابیدم به قصه های تو
الان که میرم زیر هر تومنی
کجایی که دارم خودمو میکشم رو زمین؟
چی تو گوشت خوندن که چشت منو ندید؟
که قید منو زدی
د آخه لامصب تو رفیق منی
ادا میایی قیافه میگیری برا منم
الان که پاچیدم و میبینی سر و تهم
الان که دیگه هیشکی نی تا از حال نرم
باید ببینی آشناها چه ویترینی برام زدن
هر روز زور دنیا رو جف کولامه
نیستی و دیگه این محل فقط یه پرو داره
کوش اون که میخورد تو حالم میخورد تو حالش
اوضاع که بیریخت بود میگفت تو راهه
هوا ابری شد نیستی زده بارون
یه ثانیه دوریت واسم قد یه سال بود
به اسمت قسم نیستی انگار یچی کمه
به والله عاشق میشد هر کی جات بود
یادم میاد وقتایی که تنهام اینو پشت خط لابه لای حرفام
بت میگفتم برنامت اینه فردا
ظهر میام دنبالت بریم عکاسی
بریم دور دورتر دور از این مردم
بریم زیبایی رو بزنیم تو رگی هر صبح
بشینیم سه تایی منو تو و خدا
آروم آروم تن و مخ جدا
حسی که دارم به تو بشنوی ازم
بخندی سکوتو بشکنی اصن
نفرت دارم از اینا که بد میگن ازت
اینا خوبیاتو ندیدن و بدبینن فقط
اینا نمیدونن آرامش دستات چیه
دنیا نمیبینه مثل مارو صد سال دیگه
برگرد ببین حال و روزمو
روحم آروم بود تا با تو بودم