متن آهنگ قصه ی برکه و ماهی از گرشا رضایی
من من یه برکم وسط قلب یه بیشه
هیشکی سالی یه بارم از اینجا رد نمیشه
تو از دل دریای شور از یه جای دور دور
اومدی خوش اومدی ماهی خسته
تو وقتی رد شدی از این برکه ی تنها
من آرزوم شد برسم یه روزی دریا
باز واسه ی دیدن تو واسه رسیدن به تو
اومدم بگذرم از این در بسته
ماهی ماهی ماهی شدم امشب راهی
کجای دریارو بگردم ...
ماهی ماهی ماهی هی میکشم آهی
چرا هنوز پیدات نکردم ...
با او این برکه ی تشنه مثل اقیانوس عشقه
کسی از عشق من و تو ننوشته
حق داره هرکی به حال این روزای من بخنده
مگه یه برکه به ماهی دل میبنده
ماهی ماهی ماهی شدم امشب راهی
کجای دریارو بگردم ...
ماهی ماهی ماهی هی میکشم آهی
چرا هنوز پیدات نکردم