متن آهنگ راه مقصد از ماهان بهرام خان
هیچکسی خبر نداره چه چیزایی بینمونه
شبا که باهام بیرونی دو تا ماه تو آسمونه
بزنیم به دل جاده یکی دله پاته با پای پیاده
واسه من فرقی نداره پیش توام من چه بی اراده
من با دلم بستم که پا تو هستم چون راه مقصدی تو
تو مثل الماسی واقعا خاصی عشق قلبمی خب
من که حواسم بهته پشتتم هر چی بشه
مگه یه آدم میتونه بی عشقش نفس بکشه
یجایی روی میزه دریا و آتیش ریزش
تو هر چی بگی پایم غما رو دور بریزش
کجا بود نفهمیدم چشای ماجراجوت
گرفت منو کار از کار گذشته دیگه شدم مریضت
من با دلم بستم که پا تو هستم چون راه مقصدی تو
تو مثل الماسی واقعا خاصی عشق قلبمی خب
من که حواسم بهته پشتتم هر چی بشه
مگه یه آدم میتونه بی عشقش نفس بکشه